داستان انگیزشی جان اسفن،دونده ی دو ماراتن در المپیک مکزیکوسیتی

️دویِ ماراتنِ مسابقاتِ #المپیک در شهر مکزیکو سیتی در حالِ برگزاری بود. دوندگان، رقابتِ حساس و نزدیکی با هم داشتند. آن ها 42 کیلومتر و 195 متر را دویده بودند و نفس هایشان به شماره افتاده بود اما همچنان با گام های بلند و منظم پیش رفته و وارد استادیوم مملو از جمعیت می شدند. نفر اول، نوار خط پایان را پاره کرد و استادیوم سرا پا تشویق شد. فلاش دوربین های خبر نگاران لحظه ای امان نمی دادند و دونده های بعدی یکی پس از دیگری از خط پایان گذشتند. داوران و مسئولین مسابقه در حالِ جمع آوریِ علائم مربوط به مسابقه ی دویِ ماراتن بودند که ناگهان بلند گوی استادیوم به داوران اعلام نمود که گزارش رسیده، هنوز یک دونده دیگر باقی مانده است. #جان_استفان_آکواری دونده #سیاه_پوست اهل تانزانیا که ظاهراً پایش آسیب دیده بود، لنگان لنگان و با پایِ بانداژ شده هنوز در حالِ آمدن بود و 20کیلومتر از خط پایان فاصله داشت. بعد از گذشت مدتی طولانی #جان_استفان ، آخرین شرکت کننده دوی ماراتن به استادیوم نزدیک شد با ورود او جمعیت از جای خود برخاست و موجی از تشویق ، تمام استادیوم را فرا گرفت. دونده نزدیک و نزدیکتر شد و از خط پایان گذشت. فردای مسابقه مشخص شد که جان از شروع مسابقه زمین خورده و پایش به شدت آسیب دیده بود اما تصمیم داشت این مسیر را طی کند و اصالتِ تصمیم او و استقامتش در اجرای این تصمیم باعث شد که دنیا از او درس بزرگی بیاموزد نفس